![]() پرورش(پرورش کودک) فرایند تقویت و حمایت از پیشرفت فیزیکی، عاطفی، اجتماعی و فکری کودک از نوزادی تا بزرگسالی است. پرورش به جنبههای رشد و نمو و تربیت کودک منهای رابطه ژنتیکی با پدر و مادر توجه دارد. معمولاً والدین بیولوژیک وظیفه پرورش کودک را به عهده دارند، علاوه بر این دولتها و انجمنها نیز در این مورد نقش بازی میکنند. در مورد کودکان یتیم یا رها شده وظیفه مراقبت از کودکان را به سرپرستان غیر هم خون یا پرورشگاه میسپارند. عوامل تاثیر گذار در پرورش طبقه اجتماعی،اعتقادات، ثروت و درآمد، بر چگونگی پرورش کودک بیشترین تأثیر را دارد. گذشت زمان و رشد تکنولوژی نیز در روش تربیتی اولیاء تأثیر میگذارد. هم چنین معلمان میتوانند در تربیت کودکان مؤثر باشند. روش تربیتی آنها به گونهای باید باشد که این روش در نسلهای آینده هم تأثیر به سزایی داشته باشد. اصول فرزندپروری موفق چرا دوران کودکی بعضی بچهها با کمترين مشکلات رفتاری سپری میشود درحالیکه بعضی دیگر برای والدینشان همیشه مشکلسازند. رفتار این بچهها گاهی غیرقابل تحمل میشود و بزرگترها را بهستوه میآورد. بهعنوان یک روانشناس بارها شاهد احساس ناامیدی و درماندگی والدین چنین بچههایی بودهام. خوشبختانه باید گفت علیرغم آزاردهنده بودن این مشکل، راه حلهای مناسبی برای آن وجود دارد. شما میتوانید با افزایش اطلاعات خود در مورد قوانین و روشهای فرزندپروری، کودکتان را یاری نمایید تا رفتار مناسبتری داشته باشد و تبدیل به عضو مقبولتری از خانواده شود. طبق یک اصل کلی، رفتارهای خوب و بد براساس وجود یا عدم وجود پاداشها شکل میگیرند. گاهی والدین بهطور ناخواسته رفتار بد فرزندشان را پاداش میدهند و آن را تقویت میکنند. شایان سه ساله یاد گرفته که اگر بهطور خستگیناپذیری گریه کند، نق بزند و درواقع پدرش را عاصی کند، میتواند ساعاتی بعد از زمان معمول خوابش بیدار بماند (که برای رفتار نق زدن او یک پاداش محسوب میشود). چنانچه رفتار بد فرزندتان (خواسته یا ناخواسته) پاداش دریافت کند تقویت خواهد شد. رفتاری که پاداش دریافت نکند یا با روشهای تنبیهی ملایم اصلاح شود بهتدریج ضعیفتر میشود و احتمال وقوع آن در آینده کمتر میگردد.
سه قانون فرزندپروری
خطای اول: والدین، رفتار مناسب کودک را پاداش نمیدهند کیان، دانشآموز چهارم دبستان، درحالیکه کارنامهاش را در دست دارد به سمت پدرش میرود. پدر که در صندلیاش نشسته و روزنامه میخواند، موفقیت تحصیلی پسرش را بیپاداش میگذارد. کیان: ”من این ترم نمرات خیلی خوبی گرفتم، میخواین کارنامهام رو ببینین؟“ پدر: ”بله، ولی اول بذار روزنامه خوندنم رو تموم کنم. راستی ممکنه بری از مامانت بپرسی قبضهای آب و برق رو امروز پرداخت کرده یا نه؟“ خطای دوم: والدین برحسب اتفاق، رفتار مناسب کودک را اصلاح میکنند مهسای هشت ساله میخواهد مادرش را با شستن ظرفهای ناهار غافلگیر کند ولی مادر بهطور اتفاقی این رفتار خوب او را اصلاح میکند. مهسا: ”مامان، ببین من ظرفای ناهار رو برات شستم. خوشحال شدی؟“ مادر: ”مدتها بود که توی کارای خونه کمکم نکرده بودی، حالا ظرفای توی فِر چی میشن، اونارو فراموش کردی؟“ خطای سوم: والدین برحسب اتفاق، رفتار نامناسب کودک را پاداش میدهند. در یک تابستان گرم، آرین شش ساله به همراه والدینش برای تعطیلات به کنار دریا رفته و بعد از خرید چیزهایی برای ناهار به محل اقامت موقت خود در کنار دریا برگشتهاند. مادر آرین گرسنه، خسته و از گرما کلافه است. آرین: ”من میخوام برم دریا“ مادر: ”ما اول ناهار میخوریم، بعد یه چرت میخوابیم و بعدش تو میتونی بری دریا“ آرین: ”مامان بخدا اگه نذاری برم، دوباره مثل اون دفعه گریه میکنما“ مادر: ”اوه آرین، تورو بهخدا اینجا دیگه قِشقِرق به پا نکن، من الان اصلاً اعصابش رو ندارم. هر کاری میکنی، بکن بجز گریه. یالا پاشو برو دریا، ولی زود برگردی ها“ خطای چهارم: والدین رفتار نامناسب کودک را تصحیح نمیکنند (زمانی که اصلاح ملایم رفتار لازم است). والدین در اتاق نشیمن نشستهاند و میبیننند محمد یازده ساله ناگهان یک سیلی به برادر کوچکترش میزند. هیچکدام از والدین، محمد را سرزنش نمیکنند و حتی سعی نمیکنند رفتار پرخاشگرانهی وی را اصلاح کنند. مادر: ”امیدوارم یک روز بتونی از عهدهی پسرات بر بیای“ پدر: ”از این رفتارای پسرها تعجب نکن، خلاصه پسرا با دخترا فرق دارن دیگه“
ماهنامه الکترونیکی سیب / مرداد 97
|